سلام بی بی ، به کبوترای حرمت ؛ که دم غروبی نگاه می کردم ، انگار اونا هم اشک غربت می ریختند ولی من با خودم گفتم کبوترای خانم نباید غربت را حس کنند حتما مهمون اومدن از راه دورف آره از راه دور اومده بودند، از یه جای خیلی خیلی دور ، از جای که حتی با نشستن روی زمینشان هم مخالفت می کنند ، بله این کبوترا ، کبوترای حرم مادرش بودند ، همون مادری که حرم نداره ؛ همون مادری که دلش خوشه قبری برای دلدادگی شیعیانش در قم است / مادری که درد دل های خیلی ها رو از زبان دخترش فاطمه معصومه می شنود /
کبوتر خسته حرم ، غصه نخور انتظار فرج نزدیک است ......یا فاطمه اشفعی لنا فی الجنه